با همه التماس من نشد دیگه نره سفر------- شعرهام بجز اون روی هر دیونه ای گذاشت اثر
نشد برم براش بغل بغل واسش شقایق بچینم---------نه اینکه من نخوام نذاشت گلها رو ببینم
نشد که همه دعا کنن همیشه اون باشه پیشم--------- یکی میگفت که خواب دیده که عاشقش میشم
اما نشد قسمت ما یه لحظه روشن و خوش--------- پیغام واسش فرستادم بیا بازم منو بکش
نشد که نشکنه بازم این چینی شکستنی-------- هیچ جای دنیا ندیدم عجب چشهای روشنی
باور نکرد یه مژه اشو به صد تا دریا نمیدم------- ی تارمو خواستم نداد گفت به تو دنیا نمی دم
راست میگه هر چی اون بگه من کجا و دیونگی-------- چ جور به حرفش گوش کنم اون گفت بچسب به زندگی
خلاصه که آخر نشد که ما گل سرخ رو بو کنیم------- اون گفت برو که خوب حفظ ابرو کنیم
نشد یه بارم برسم به آرزوهای محال------ یه خاطره مونده برام با یه سبد میوه کال
نشد منم به آرزوهام برسم------- گذشته کار از کارمون دیر شده به خدا قسم
نشد به موقعه این کویر ابری شه بارون بگیره---- نشد خودش اینه که هست بیاد و شمعدون بگیره
نشد بپاشم زیر پاش عطر گل محمدی------ نشد بهم جواب بده حتی بهم بگه بدی
نشد دوست دارم بگه به من که نه به دیگری---- نشد یه بارم رد نشه از روی شعرها سر سری
نشد ی کاری بکنه که بدونم دوسم داره-------- اتیش گرفتم و ی بار بهم نگفت آره
نشد یه بار حرف بزنه نذاره پای سرنوشت------- نشد یه شب نگم خدا الهی که بره بهشت
نشد شبی یه بار واسش ی فال حافظ نگیرم------- نشد تو رویاهام روزی واسش روزی هزار بار نمیرم
نشد برم نشد نره نشد بخواد نشد بیاد------- نشد ولی شاید بشه واسم دعا کنید زیاد
از شما پنهون نکنم ی حرفهای بهم زده------ گفته همین روزا میاد اما هنوز نیومده
نظرات شما عزیزان: