کلبه
نوشته شده در تاريخ شنبه 13 مهر 1392برچسب:, توسط مسلم |

من شکستن را نمیدانم چیست ؟

ولی هرکس که وارد زندگیم شد شکستن را خوب بلد بود...

دلم را,,, عهدش را,,,

 غرورم را,,,

 کمرم را,,,

دلم را با نگاه سردش .......

کمرم را با تنها گذاشتنش ....

غرورم را با گریه هایم برای ماندنش ....

عهدش را با فراموش کردن حرفهایش.......



نظرات شما عزیزان:

2khatiiii
ساعت21:02---22 مهر 1392
مرد شکسته
اینجا کنار آینه مردی نشسته است
مردی میان آینه خود را شکسته است
او جز هزار تکّه شدن چاره ای نداشت
گاهی شکستن از جهت کشف هسته است
یار و رفیق و دوست برایش لغت شده
از این لغات مبهم و بیگانه خسته است
آئینه از شکستن او در خودش شکست
این راه آخرین دهانهای بسته است
امشب برای بار صدم خود کشی نکرد
کارش شبیه قصۀ چاقو و دسته است
حالا ببین شکستن او معنی اش چه بود
در تکه های آینه مردی نشسته است .. !


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.