کلبه
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 13 شهريور 1391برچسب:, توسط مسلم |

در فراق

برو ای ترک که ترک تو ستمگر کردم

حیف از آن عمر که در پای تو من سر کردم

 

عهد و پیمان تو با ما و وفا با دگران

ساده دل من که قسم های تو باور کردم

 

تو شدی همسر اغیار و من از یار و دیار

گشتم آواره وترک سر همسر کردم

 

زیر سر بالش دیباست تو را کی دانی

که من از خار وخس بادیه بستر کردم؟

 

در و دیوار به حال دل من زار گریست

هرکجا ناله ی ناکامی خود سر کردم

 

در غمت داغ پدر دیدم و چون در یتیم

اشک ریزان هوس دامن مادر کردم

 

ای بسا شب به امیدی که زنی حلقه به در

دیده را حلقه صفت دوخته به در کردم

 

"شهریارا" به جفا کرده چو خاکم پامال

آنکه من خاک رهش را به سر افسر کردم

 


نظرات شما عزیزان:

2khatiiii
ساعت20:14---18 آذر 1392
عاشقم من عاشقی بی قرارم کس ندارد خبر از دل زارم...آرزویی جز تو در دل ندارم.. من ب لبخندی از تو خرسندم مهر تو ای مرد آرزو مندم ب تو پای بندم.. خیزو با من هر افق هم سفر شو دلنوازی چون نسیمه سحر شو ساز دل را نغمه سر کن همچو بلبل نغمه سر کن نغمه سر کن..

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.